«نجات آب» ــ ۴۰ | تربیت مروجان آب‌یار روستایی

«نجات آب» ــ 40

خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ بسیاری از مناطق خشک و نیمه‌خشک جهان ــ از جمله ایران ــ با بحران آب روبه‌رو هستند. در این میان، روستاهای ایران ــ که بیش از ۲۰ درصد جمعیت کشور در آن‌ها زندگی می‌کنند و بخش عمده‌ای از آب کشاورزی در آن‌ها مصرف می‌شود ــ نقشی کلیدی ایفا می‌کنند.

بیشتر بخوانید



اما چگونه می‌توان در این جوامع، فرهنگ بهره‌وری آب را ریشه‌دار کرد؟ بک راهکار این است که از طریق افرادی که هم‌زبان مردم هستند، و محیط آن‌ها را می‌شناسند، و درعین‌حال اعتبار اجتماعی دارنددانش، مهارت و انگیزه لازم برای استفاده هوشمندانه از آب را در جامعه محلی را گسترش داد.

این مفهوم، برخلاف ظاهرش، جدید نیست. در بسیاری از فرهنگ‌های سنتی ایران، افرادی مانند «میراب» یا «کارگزار آب» نقش‌های مشابهی داشتند. اما امروزه، این نقش باید با دانش نوین، ابزارهای مدرن و رویکرد مشارکتی بازتعریف شود. مروجان آب‌یار، پلی بین سیاست‌گذاری ملی و عمل محلی، بین دانش فنی و فرهنگ روستایی، و بین نیازهای کوتاه‌مدت و پایداری بلندمدت هستند. این یادداشت به بررسی این استراتژی ــ تربیت مروجان آب‌یار روستایی ــ به‌عنوان یکی از مؤثرترین راهکارهای غیرساختاری برای افزایش بهره‌وری آب در سطح پایه می‌پردازد.

ضرورت و اهمیت

بسیاری از برنامه‌های ملی مدیریت آب بر فناوری یا زیرساخت متمرکز هستند، اما تجربه نشان داده بدون مشارکت مردم محلی، حتی پیشرفته‌ترین سیستم‌ها نیز شکست می‌خورند. این جای خالی، اهمیت تربیت مروجان آب‌یار روستایی را دوچندان می‌کند. این افراد، به‌واسطه نزدیکی فرهنگی و اجتماعی با جامعه، می‌توانند پیام‌های فنی را به زبانی قابل فهم و قابل پذیرش تبدیل کنند.

ضرورت این رویکرد از سه جهت آشکار می‌شود. اولاً، بیش از ۹۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، و بخش عمده‌ای از این مصرف در روستاها رخ می‌دهد. بنابراین، هر بهبود کوچک در الگوی مصرف آب در سطح روستایی، اثری کلان در سطح ملی دارد. ثانیاً، روستاهای ایران با تنوع اقلیمی و اجتماعی بالایی روبه‌رو هستند؛ بنابراین، راه‌حل‌های یک‌دست و فوق‌العاده فنی نمی‌توانند در همه جا مؤثر باشند. مروجان آب‌یار، با درک شرایط محلی، می‌توانند راه‌حل‌های سفارشی‌شده ارائه دهند.

ثالثاً، بحران آب امروز، بحران اعتماد نیز هست. بسیاری از روستاییان به سیاست‌های دولتی بی‌اعتماد هستند ــ به‌ویژه زمانی که این سیاست‌ها بدون مشارکت آن‌ها اجرا می‌شوند. مروجان آب‌یار، به‌عنوان اعضای خود جامعه، می‌توانند این شکاف اعتماد را پر کنند. آن‌ها نه دستور می‌دهند، بلکه گفت‌وگو می‌کنند؛ نه تحمیل می‌کنند، بلکه الهام می‌بخشند.

چالش‌های فعلی

با وجود پتانسیل بالای مروجان آب‌یار، تحقق این ایده با چالش‌های متعددی روبه‌رو است. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، فقدان چارچوب آموزشی استاندارد است. بسیاری از برنامه‌های قبلی ــ چه دولتی و چه غیردولتی ــ بدون برنامه درسی یکپارچه، ارزیابی عملکرد یا مسیر شغلی روشن، اجرا شده‌اند. در نتیجه، مروجان آموزش‌دیده، پس از مدتی، انگیزه خود را از دست می‌دهند یا به سمت فعالیت‌های دیگر حرکت می‌کنند.

چالش دوم، مقاومت فرهنگی در برابر تغییر است. در بسیاری از روستاها، روش‌های سنتی آبیاری ــ مانند سیلابی ــ به‌عنوان بخشی از هویت جمعی دیده می‌شوند. معرفی روش‌های نوین ــ مانند قطره‌ای یا آبیاری تحت فشار ــ بدون درک این بعد فرهنگی، می‌تواند بی‌توجهی به سنت‌ها تلقی شود.

علاوه بر این، کمبود حمایت نهادی نیز مانع بزرگی است. بسیاری از دستگاه‌ها ــ از جمله جهاد کشاورزی، سازمان آب و شوراهای روستایی ــ هرکدام دیدگاه جداگانه‌ای نسبت به نقش مروجان دارند. بدون هماهنگی بین این نهادها، مروجان در میانه تناقضات سیاستی گیر می‌افتند.

در سطح اقتصادی نیز، عدم وجود الگوی مالی پایدار یکی از بزرگ‌ترین موانع است. آیا مروجان باید داوطلب باشند؟ آیا باید حقوق دریافت کنند؟ آیا می‌توانند از طریق خدمات مشاوره‌ای درآمدزایی کنند؟ بدون پاسخ به این سؤالات، هیچ برنامه‌ای نمی‌تواند پایدار باشد.

اثر در رفع چالش‌ها

تربیت مروجان آب‌یار روستایی، اگر به‌درستی طراحی شود، می‌تواند به‌طور همزمان چندین چالش را هدف قرار دهد. این راهکار، به‌جای مبارزه مستقیم با مقاومت فرهنگی، از طریق اعتمادسازی و گفت‌وگو، فضایی برای پذیرش تدریجی تغییر فراهم می‌کند. مروجان، به‌عنوان اعضای داخلی جامعه، می‌توانند داستان‌های موفقیت ــ مانند کشاورزانی که با آبیاری قطره‌ای هم آب کمتری مصرف کرده‌اند و هم درآمد بیشتری کسب کرده‌اند ــ را در میان هم‌روستاییان گسترش دهند. این نوع انتقال دانش، مؤثرتر از هر کمپین رسانه‌ای است.

همچنین، این رویکرد می‌تواند شکاف نهادی را کاهش دهد. زمانی که مروجان به‌عنوان «نمایندگان آب محلی» شناخته شوند، می‌توانند به‌عنوان پیوندی بین شورای روستا، جهاد کشاورزی و سازمان آب عمل کنند. این نقش واسطه‌گری، به تصمیم‌گیری‌های هماهنگ‌تر و پاسخگویانه‌تر منجر می‌شود.

از دیدگاه اقتصادی، مدل‌های نوین می‌توانند پایداری مالی این نقش را تضمین کنند. برای مثال، مروجان می‌توانند خدماتی مانند نصب سیستم‌های آبیاری هوشمند، آموزش کودهای متعادل یا پایش مصرف آب را به‌صورت کارآفرینی ارائه دهند. در این مدل، آن‌ها نه بار مالی بر دوش دولت هستند، بلکه بخشی از اقتصاد سبز محلی محسوب می‌شوند.

در سطح فنی نیز، تجهیز مروجان با ابزارهای ساده ــ مانند دستگاه‌های اندازه‌گیری جریان آب یا اپلیکیشن‌های موبایل برای ثبت داده‌ها ــ می‌تواند آموزش‌ها را از حالت کلامی خارج کرده و آن را مبتنی بر شواهد کند. وقتی یک کشاورز ببیند که با یک تغییر کوچک، ۳۰ درصد آب کمتری مصرف کرده، تأثیر آن از هزاران بروشور آموزشی بیشتر است.

در نهایت، این راهکار به‌گونه‌ای‌که می‌تواند فرهنگ مسئولیت‌پذیری جمعی را تقویت کند ــ جایی که هر فرد، نه به‌عنوان مصرف‌کننده منفعل، بلکه به‌عنوان ذی‌نفع فعال در مدیریت آب دیده می‌شود.

روش انجام راهکار

اجرای موفق این استراتژی مستلزم یک چارچوب سه‌لایه است: آموزش، توانمندسازی و پایش. در مرحله اول، یک برنامه آموزشی استاندارد باید طراحی شود که ترکیبی از دانش فنی (مدیریت آب، روش‌های آبیاری، پایش مصرف)، مهارت‌های اجتماعی (گفت‌وگو، حل تعارض، رهبری جمعی) و آشنایی با سیاست‌های ملی آب باشد. این آموزش باید عملی، تعاملی و مبتنی بر مطالعات موردی محلی باشد ــ نه صرفاً تئوری.

در مرحله دوم، مروجان باید توانمند شوند. این توانمندسازی شامل دسترسی به ابزارهای ساده (مانند دستگاه‌های اندازه‌گیری)، شبکه‌های حمایتی (مانند گروه‌های همتا در سطح استان) و مسیرهای شغلی (مانند گواهی‌نامه‌های معتبر یا فرصت‌های کارآفرینی) است. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال ــ حتی از طریق پیام‌رسان‌های رایج ــ می‌تواند به تبادل تجربیات و دریافت مشاوره فنی کمک کند.

در مرحله سوم، سیستمی برای پایش و ارزیابی عملکرد باید ایجاد شود. این سیستم می‌تواند شامل شاخص‌هایی مانند کاهش مصرف آب در واحد سطح، افزایش رضایت کشاورزان، یا تعداد راه‌حل‌های محلی ارائه‌شده توسط مروجان باشد. این داده‌ها نه برای کنترل، بلکه برای یادگیری و بهبود مستمر استفاده می‌شوند.

همچنین، هماهنگی نهادی حیاتی است. بهترین مکان برای هدایت این برنامه، جهاد کشاورزی است ــ با همکاری سازمان آب، وزارت کشاورزی و شوراهای روستایی. این همکاری باید در قالب یک تفاهم‌نامه ملی تثبیت شود تا از پایداری آن در طول تغییرات اداری اطمینان حاصل شود.

در نهایت، مشارکت جامعه محلی از ابتدا باید در نظر گرفته شود ــ از انتخاب مروجان تا طراحی برنامه آموزشی. این رویکرد، پذیرش را افزایش می‌دهد، و از دانش بومی نیز بهره می‌برد.

تأثیرات اقتصادی

تربیت مروجان آب‌یار روستایی، از دیدگاه اقتصادی، یک سرمایه‌گذاری با بازدهی بالاست. هزینه آموزش و تجهیز مروجان ــ در مقایسه با ساخت یک سد یا انتقال آب ــ بسیار ناچیز است، اما اثر آن در سطح گسترده‌ای از خانوارهای روستایی گسترده می‌شود. برآوردها نشان می‌دهد که با کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی ــ که از طریق آموزش‌های هدفمند ممکن است ــ هزینه‌های پمپاژ، برق و نگهداری سیستم‌های آبیاری به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد.

در سطح خانوار، این صرفه‌جویی مستقیماً به کیفیت زندگی کشاورزان تأثیر می‌گذارد. کاهش هزینه‌های آب و انرژی به معنای افزایش درآمد خالص است ــ درآمدی که می‌تواند در بهبود زندگی، آموزش فرزندان یا سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای کوچک مورد استفاده قرار گیرد.

همچنین، این رویکرد می‌تواند به ایجاد اشتغال پایدار کمک کند. مروجان آب‌یار می‌توانند به‌عنوان مشاوران مستقل، نصاب سیستم‌های آبیاری یا حتی آموزش‌دهندگان در سطح منطقه‌ای فعالیت کنند. این کار، نه‌تنها برای خود آن‌ها، بلکه برای شبکه‌ای از خدمات فرعی ــ مانند تأمین قطعات یا نگهداری تجهیزات ــ نیز فرصت ایجاد می‌کند.

در سطح ملی، کاهش مصرف آب در روستاها فشار را از روی منابع آب شهری و صنعتی برمی‌دارد. این امر، به‌ویژه در مناطق بحرانی، می‌تواند از هزینه‌های سنگین اجتماعی ــ مانند مهاجرت‌های اجباری یا تنش‌های قومی ــ جلوگیری کند.

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

اگرچه صرفه‌جویی در مصرف آب هدف اصلی تربیت مروجان آب‌یار است، اما تأثیرات اجتماعی این رویکرد اغلب عمیق‌تر و پایدارتر از خود صرفه‌جویی است. مروجان، به‌عنوان افرادی که هم از جامعه هستند و هم برای جامعه کار می‌کنند، نقشی فراتر از انتقال دانش فنی ایفا می‌کنند: آن‌ها بازسازان اعتماد اجتماعی هستند. در بسیاری از روستاهای ایران، رابطه بین مردم و نهادهای دولتی دچار فرسایش شده است ــ به‌ویژه در حوزه منابع طبیعی. مروجان، با عملکرد شفاف، غیرانتفاعی و مبتنی بر مشارکت، می‌توانند این اعتماد را بازسازی کنند.

از دیدگاه فرهنگی، این رویکرد به‌جای مقابله با سنت‌ها، آن‌ها را به‌عنوان پایه‌ای برای نوآوری به‌کار می‌برد. برای مثال، در جوامعی که «آب انعام» یا «حقابه» سنتی است، مروجان می‌توانند با استفاده از همان مفاهیم فرهنگی، عدالت در توزیع آب را تقویت کنند. این کار، نه تنها تغییر را پذیرفتنی‌تر می‌کند، بلکه از غنای فرهنگی محلی نیز حمایت می‌کند.

این رویکرد به تقویت دموکراسی و مشارکت محلی نیز کمک می‌کند. وقتی مردم یاد می‌گیرند که چگونه منابع مشترک خود را مدیریت کنند، مهارت‌هایی مانند گفت‌وگو، مذاکره و حل تعارض را نیز کسب می‌کنند. این مهارت‌ها، فراتر از حوزه آب، در تمام جنبه‌های زندگی جمعی مؤثر هستند.

پیامدهای زیست‌محیطی و اکولوژیکی

تربیت مروجان آب‌یار روستایی، اگرچه در ظاهر یک برنامه اجتماعی است، اما پیامدهای زیست‌محیطی عمیقی نیز دارد. مهم‌ترین این پیامد، کاهش فشار بر آبخوان‌ها و منابع سطحی است. در بسیاری از مناطق روستایی ایران، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی منجر به فرونشست زمین، خشک‌شدن چاه‌ها و نابودی اکوسیستم‌های محلی شده است. با آموزش روش‌های آبیاری هوشمند و کاهش مصرف غیرضروری، مروجان می‌توانند به بازسازی این منابع کمک کنند.

بااین‌حال، این کاهش مصرف باید هدفمند باشد. صرفه‌جویی در آب تنها زمانی ارزش زیست‌محیطی دارد که آب ذخیره‌شده به اکوسیستم‌ها بازگردانده شود ــ نه اینکه برای گسترش سطح زیر کشت یا کشت محصولات آب‌بر دیگر مصرف شود. این جایی است که نقش مروجان فراتر از آموزش فنی است: آن‌ها باید فرهنگ «آب برای طبیعت» را نیز گسترش دهند.

همچنین، کاهش مصرف آب مستقیماً بر کاهش مصرف انرژی تأثیر می‌گذارد ــ به‌ویژه در مناطقی که آب از عمق زیاد پمپاژ می‌شود. این کاهش، هم هزینه‌های اقتصادی را کم می‌کند، و هم ردپای کربن کشاورزی را نیز کاهش می‌دهد. در این معنا، مروجان آب‌یار، به‌طور ناخودآگاه، همراهان اقلیمی نیز هستند.

علاوه بر این، با ترویج کشاورزی پایدار ــ مانند استفاده از کودهای آلی یا کاهش سموم ــ مروجان به کاهش آلودگی آب‌های زیرزمینی کمک می‌کنند. این کار، سلامت خاک و آب را در بلندمدت تضمین می‌کند.

این رویکرد با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، آب و بهداشت برای همه، و حیات زمینی همسو است. بنابراین موفقیت آن، در سلامت اکوسیستم‌های محلی و کیفیت زندگی نسل‌های آینده نیز خود را نشان می‌دهد.

نقش سیاست‌گذاری و حکمرانی

اجرای پایدار برنامه مروجان آب‌یار مستلزم تحولی در رویکرد سیاست‌گذاری ــ از سیاست‌گذاری فوق‌العاده فنی و مرکزی به سمت حکمرانی مشارکتی و پایه‌محور ــ است. این تحول، ابتدا با بازنگری در نقش نهادهای دولتی آغاز می‌شود. جهاد کشاورزی، به‌عنوان نزدیک‌ترین نهاد به روستاها، باید از یک «اجراکننده دستورات» به یک «هماهنگ‌کننده محلی» تبدیل شود. سازمان آب نیز باید از کنترل‌گر به همکار تبدیل شود.

یکی از اقدامات کلیدی، تصویب یک «چارچوب ملی تربیت مروجان آب‌یار» است که استانداردهای آموزشی، معیارهای انتخاب، مسیرهای شغلی و مکانیسم‌های پایش را مشخص کند. این چارچوب باید در قالب یک تفاهم‌نامه بین وزارت کشاورزی، وزارت نیرو و شورای عالی آب تثبیت شود تا از پایداری آن در طول تغییرات اداری اطمینان حاصل شود.

همچنین، اختیارات بیشتری باید به سطح محلی واگذار شود. شوراهای روستایی می‌توانند نقش کلیدی در انتخاب مروجان، نظارت بر عملکرد آن‌ها و تخصیص بودجه محلی برای حمایت از فعالیت‌های آن‌ها ایفا کنند. این رویکرد، نه‌تنها تصمیم‌گیری را نزدیک‌تر به مردم می‌کند، بلکه انطباق‌پذیری برنامه با شرایط محلی را نیز افزایش می‌دهد.

در سطح مالی، ایجاد صندوق‌های کوچک توسعه آب روستایی ــ که بخشی از آن به فعالیت‌های مروجان اختصاص یابد ــ می‌تواند انگیزه‌های اقتصادی پایداری ایجاد کند. این صندوق‌ها می‌توانند از منابعی مانند درآمدهای حاصل از حقابه هوشمند یا کمک‌های بین‌المللی تأمین شوند.

در نهایت، سیاست‌گذاری موفق در این حوزه، سیاست‌گذاری «یادگیرنده» است ــ یعنی سیاستی که بر اساس بازخورد مروجان و جامعه محلی به‌طور مداوم اصلاح می‌شود.

درس‌های بین‌المللی و تطبیق‌پذیری

تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که مفهوم «مروجان آب‌یار» ــ با نام‌های مختلفی مانند «سفره‌های آب» در هند یا «مشاوران آب محلی» در کنیا ــ می‌تواند در شرایط متنوعی موفق باشد. در هند، برنامه «Jal Sahelis» (دوستان آب) با تربیت زنان روستایی به‌عنوان مروجان، نه‌تنها مصرف آب را کاهش داده، بلکه نقش زنان را در تصمیم‌گیری‌های جمعی تقویت کرده است. این برنامه، با ترکیب دانش سنتی و نوین، توانسته است در بیش از ۱,۰۰۰ روستا تأثیرگذار باشد.

در کنیا، برنامه «Community Water Promoters» با آموزش جوانان محلی، به بهبود سیستم‌های آبیاری و کاهش تلفات آب کمک کرده است. کلید موفقیت این برنامه، تمرکز بر کارآفرینی بوده است: مروجان خدماتی مانند نصب سیستم‌های قطره‌ای را به‌صورت درآمدزایی ارائه می‌دهند.

درس مهم دیگر از تجربه مراکش است. این کشور با ادغام مروجان آب در برنامه ملی «Green Morocco Plan»، توانسته است کشاورزی پایدار را در سطح گسترده‌ای گسترش دهد. این موفقیت، نتیجه هماهنگی بین سیاست‌های ملی و اجرای محلی بوده است.

این تجربیات نشان می‌دهند که مدل‌های موفق، همیشه ترکیبی از سه عنصر هستند: آموزش کاربردی، حمایت نهادی و انگیزه اقتصادی. برای ایران، تطبیق این درس‌ها مستلزم توجه به ویژگی‌های خاص داخلی ــ مانند ساختار فدرال ضعیف، تنوع اقلیمی و غنای فرهنگی ــ است. بااین‌حال، اصل کلی قابل تعمیم است: تغییر پایدار، از پایین آغاز می‌شود، و مروجان آب‌یار، شعله‌وران آن تغییر هستند.

نتیجه‌گیری و چشم‌انداز  آینده

تربیت مروجان آب‌یار روستایی تنها یک برنامه آموزشی نیست؛ بلکه یک حرکت فرهنگی برای بازتعریف رابطه جامعه با آب است. این رویکرد به ما یادآوری می‌کند که بحران آب، در نهایت، بحران انسانی است ــ و راه‌حل آن نیز در دستان انسان‌هاست. مروجان آب‌یار، پلی بین دانش و عمل، بین سیاست و فرهنگ، و بین نیازهای امروز و مسئولیت‌های فردا هستند.

برای ایران، که در آستانه بحران‌های آبی عمیق قرار دارد، این استراتژی می‌تواند راهی برای خروج از چرخه تخریب منابع و ورود به چرخه هوشمندی منابع باشد. اما موفقیت آن مستلزم یک تحول فکری است: از دیدن مردم به‌عنوان مصرف‌کنندگان منفعل، به‌سوی درک آن‌ها به‌عنوان ذینفعان فعال و خلاق.

چشم‌انداز  آینده، جامعه‌ای است که در آن هر روستا دارای یک شبکه از مروجان آب‌یار است که هم آب را مدیریت می‌کنند، بلکه فرهنگ مسئولیت‌پذیری جمعی را نیز گسترش می‌دهند؛ جامعه‌ای که در آن کشاورزان، زنان، جوانان و سالمندان همگی در تصمیم‌گیری‌های آبی مشارکت دارند؛ و جامعه‌ای که در آن صرفه‌جویی در آب، نه یک تحمیل، بلکه یک افتخار جمعی است.

این چشم‌انداز دور از دسترس نیست. با سرمایه‌گذاری در انسان‌ها ــ نه فقط در بتن و فلز ــ می‌توان از آب، نه به‌عنوان منبع تنش، بلکه به‌عنوان پیوندی برای همبستگی ملی استفاده کرد. در دنیایی که آب کمیاب‌تر می‌شود، هوشمندی در مصرف آن، نه یک فضیلت، بلکه یک بقای جمعی است.

—-

منابعی برای مطالعه بیشتر

  1. Madani, K. (2014). Water management in Iran: What is causing the biggest challenge? Journal of Water Resources Planning and Management, ۱۴۰(۹), ۰۴۰۱۴۰۲۲.
  2. Molle, F., & Mollinga, P. P. (2003). Water, Politics and Development: Framing a Political Sociology of Water Resources Management. IWMI.
  3. FAO. (2020). The State of Food and Agriculture 2020: Overcoming Water Challenges in Agriculture. Food and Agriculture Organization.
  4. Warner, J. (2006). More sustainable participation? Multi-stakeholder platforms for integrated catchment management. International Journal of Water Resources Development, ۲۲(۱), ۱۵–۳۵.
  5. Karandish, F., & Mousavi, S. M. (2019). Agricultural water scarcity in Iran: A review of causes and solutions. Water Policy, ۲۱(۲), ۲۳۵–۲۵۱.
  6. Ghahraman, B., & Sepaskhah, A. R. (2012). Water pricing strategies in irrigation water demand management. Agricultural Water Management, ۱۰۴, ۲۱۵–۲۲۲.
  7. UNESCO. (2021). The United Nations World Water Development Report 2021: Valuing Water. UNESCO Publishing.
  8. Mirzaei, M., et al. (2020). Virtual water trade and water footprint of agricultural commodities in Iran. Journal of Cleaner Production, ۲۵۸, ۱۲۰۶۸۰.
  9. World Bank. (2020). Beyond Scarcity: Water Security in the Middle East and North Africa. World Bank Publications.
  10. Chapagain, A. K., & Hoekstra, A. Y. (2011). The blue, green and grey water footprint of crops and derived crop products. Hydrology and Earth System Sciences, ۱۵(۵), ۱۵۷۷–۱۶۰۰.
  11. Hoekstra, A. Y. (2017). The Water Footprint of Modern Consumer Society. Routledge.
  12. FAO. (2020). The State of Food and Agriculture 2020: Overcoming Water Challenges in Agriculture. Food and Agriculture Organization of the United Nations.
  13. Shah, T., et al. (2008). Taming the Anarchy: Groundwater Governance in South Asia. RFF Press.
  14. FAO. (2017). Water for Sustainable Food and Agriculture: A Report Produced for the G20 Presidency of Germany. Food and Agriculture Organization.
  15. De Fraiture, C., et al. (2007). Looking ahead to 2050: Scenarios of alternative investment approaches for irrigation and drainage. Agricultural Water Management, ۹۱(۱–۳), ۶۸–۷۶.
  16. OECD. (2015). Water Resources Allocation: Sharing Risks and Opportunities. OECD Publishing.
  17. Agarwal, B. (2001). Participatory exclusions, community forestry, and gender: An analysis for South Asia and a conceptual framework. World Development, ۲۹(۱۰), ۱۶۲۳–۱۶۴۸.
  18. Warner, J., & Zawahri, N. (2012). The role of social capital in virtual water trade governance. Water Alternatives, ۵(۳), ۵۹۰–۶۰۸.
  19. Ghasemi, N., et al. (2021). Environmental impacts of virtual water trade in Iran: A provincial analysis. Ecological Indicators, ۱۲۱, ۱۰۷۱۱۵.
  20. UNESCO. (2021). The United Nations World Water Development Report 2021: Valuing Water. UNESCO Publishing.
  21. Sadoff, C. W., & Grey, D. (2002). Beyond the river: The benefits of cooperation on international rivers. Water Policy, ۴(۵), ۳۸۹–۴۰۳.
  22. Molle, F. (2008). Nirvana concepts, narratives and policy models: Insights from the water sector. Water Alternatives, ۱(۱), ۱۳۱–۱۵۶.

لینک کوتاه خبر:

https://shakhes360.ir/?p=69553

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار

© کلیه حقوق این سایت متعلق به شاخص 360  بوده و  استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: آبان مدیا